خاموش



سلام.

سال نو مبارک.

از دوستانی که پیام دادن، ممنونم، ببخشید که نتونستم پاسخ بدم. و ببخشید از مهاجرت.

نمیدونم این پست رو می بینید یا نه اما امیدوارم روزهای درگیر با کرونا رو به خوبی بگذرونید و همه سالم در پناه خدا باشین.

به امید روزهای بهتر.



وقتی فکرتون مشغوله، وقتی حالتون بهر دلیل خوب نیست، با کسی که دوستش دارید خوب باشید! قرار نیست قهقهه بزنید! فقط خوب باشید! بد نباشید!
وگرنه توی سرخوشی و خوشحالی و احساس نیاز جسمی داشتن، خوب بودن به درد . میخوره!

ادامه مطلب


- از بیان عزیز، یه سوال دارم. الآن این سطح امنیتی سایت رو بردین بالا یا آوردین پایین؟ چون این حالتی که الآن هست اصلاً جالب بنظر نمیرسه. من زیاد سر در نمیارم ولی قاعدتاً یک سیستم امن نباس تمام اطلاعات ورودی رو ذخیره کنه و بصورت لیست نشون بده، اینطور نیست؟


- هی آپدیت گوشی میاد، (آپدیت هم که نیست، انگار فقط پکهای تکمیلیِ اون شاهکار قبلی در آپدیت آخره، بازم میبینی همونه که بود!) ما هم که وای فای نداریم، به هیچ جایی که وای فای داشته باشه هم نمیتونیم بریم! :)

یک دست جام باده و یک دست جعد یار/ پس من چگونه گوشی خود آپ دیت کنم؟!

ادامه مطلب


امکانات وبلاگ دهی خوبه ها. اینکه بتونی روی مطالب، ویرایشها، فایلها، آپلودها، قالبها و غیره تسلط داشته باشی عالیه.

اما امکانات آماری یا دنبال کردن که در اون افراد یا مطالبشون قابل رهگیری اتوماتیک هستن بنظر من جالب نیست.


میشه گفت بعد از ارائه ی این خدمات آماری و دنبال کردن، وبلاگ نویسی دیگه با قدیم کاملاً روانشناسیِ متفاوتی داره.


اون قدیما که ما پامونو جلو بزرگتر دراز نمیکردیم.(بی ربط - مثلا من قدیمی ام! :))، بله عرض میکردم، اون موقعها، یه مطلبو مینوشتی و مثل قایق کاغذی میسپردی به رود

ادامه مطلب


سلام.

سال نو مبارک.

از دوستانی که پیام دادن، ممنونم، ببخشید که نتونستم پاسخ بدم. و ببخشید از مهاجرت.

نمیدونم این پست رو می بینید یا نه اما امیدوارم روزهای درگیر با کرونا رو به خوبی بگذرونید و همه سالم در پناه خدا باشین.

به امید روزهای بهتر.



این آهنگ داره پخش میشه از گوشیم. 

 

ادامه مطلب


دلم میخواد بخوابم. بخوابم و بفهمم معنی این زنده بودن چیه، یا بیدار نشم.

همیشه بدم میومد از اینا که دم به دم به جون خدا غر میزدن که خدایا منو دوست نداری و این چیزا. یه روزایی از نوجوونیم منم همینطوری بودم ولی همش بعدش به خودم میگفتم مگه میشه؟ خدایا منو دوست نداری جمله ی مسخره ایه. اشکال کار یه جای دیگه اس.

ادامه مطلب


دلم میخواست یه فراخوان میزدم.

یه فراخوان بزرگ و از تمام آدمهای دنیا دعوت میکردم که بیان و بگن به چه چیزهایی "عادت" کردن؟»

 

به آلودگی هوا؟ به غرغرهای یک عضو خانواده؟ به درد کشکک زانوشون؟ به داشتن مسئولین کم خرد؟ به ارتفاع دوش حمام؟ .

ادامه مطلب


دیشب (دی صبح) از درد خوابم نمیبرد اولش رفتم یذره وسیله ها رو مرتب کردم (امیدوارم خیلی سر و صدا نداده باشم. سعیمو کردم واقعا.) بعدش در حالی خوابیدم که کمر و زانو و مچ پامو بسته بودم.

6 ساعت بعد بیدار شدم ساختمون کناری بیش از این اجازه ی خواب نمیداد. خوابهای عجیبی دیده بودم ولی یکهو یاد حرف مگی افتادم.

ادامه مطلب


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها